زندگی شطرنج دنیا و دل است / قصه پررنج صدها مشکل است
شاه دل کیش هوسها میشود / پای اسب آرزوها در گل است
فیل بخت ما عجب کج میرود / در سر ما بس خیالی باطل است
ما نسنجیده پی سرباز او / غافل اینکه او حریفی قابل است
مهره های عمر من نیمش برفت / مهره های او تمامش کامل است . . .
کتاب آغوشت
سوره ی لب هایت
آیه ی بوسه هایت
آنچنان پای بندم به این کیش
که هزار شیطان نمی توانند
لحظه ای
ذره ای
ایمانم را سست کنند . . .
عشق تصمیم نیست ، یک احساس است
اگر ما میتونستیم تصمیم بگیریم که چه کسی را دوست داشته باشیم
بعد از آن یک زندگی بسیار ساده و معمولی داریم
و از زندگی عاشقانه و جادویی سهمی نمیبریم . . .
هیچ میدانی ؟
تا تو در آغـوش من گل نکنی
این بهار ، بهار نمیشود . . .
سالها بعد ياد تو از خاطرم خواهد گذشت و نخواهم دانست کجايي و نخواهي دانست کجايم اما آرزوي من براي خوشبختي تو، تو را در بر خواهد گرفت....
و تو درآن لحظه احساس خواهي کرد اندکي خوشحالتر و اندکي خوشبخت تري و نخواهي دانست چرا
هرصبح كه خورشيد سر از خاك برآرد - ديوانه دلم، حسرت ديدار تو دارد.
برو ای خوب من، هم بغض دریاشو ، خداحافظ
برو با بی کسی هایت هم آوا شو ، خداحافظ
تو را با من نمی خواهم که “ما” معنا کنم دیگر
برو با یک “من” دیگر بمان “ما” شو، خداحافظ . .
نظرات شما عزیزان:
|